لازم به توضیح است که تمامی اظهارات بی کم وکاست انعکاس دهنده نقطه نظرات مصاحبه شنوندگان بوده وپایگاه تلاطم مسئو لیتی درقبال آنها ندارد:
چیاکوکاکایی: لطفا ضمن معرفی خودتان؛ برایمان بگوئید که چند سال است در اروپا زندگی می کنید وبه چه کاری مشغول هستید؟
با درود وبا تشکر از شما برای مصاحبه
من آیدا مهرانی مدت ۲۴ سال است که در کشور سوئد زندگی میکنم با ورود به کشور سوئد طبق قوانین پناهندگی به فراگیری زبان سوئدی
مشغول شدم وبعد از یکسال به دلیل حرفه معلمی در ایران اینجا هم به طور نیم وقت به شغل معلمی به زبان فارسی ادامه دادم و شبها هم مشغول به درس خواندن شدم چون فرزندانم کوچک بودند ومدت ۱سال مربی کودک و۲ سال کار با جوانان را خواندم مدت ۱۷ سل کار کردم ولی بعلت بیماری آسم وحساسیت شدید وبیماری غش کوتاه مدت باز نشسته شدم ولی خانه نشین نشدم کارهای فرهنگی میکنم و رادیو به زبان فارسی ۲ ساعت در هفته دارم
چیاکوکاکایی: دلایل خروج تان ازایران چه بوده وبا چه مشکلاتی در این مسیر وآن زمان مواجه بودید؟
آیدا مهرانی: دلایل خروجم از ایران به دلیل سیاسی بود بعد از سال ۶۲ تحت تعقیب بودیم ومدت ۵ سال مخفی زندگی کردیم ولی به علت مشکلات به ترکیه رفیم و بعد ازقبولی به سوئد آمدی
در دوره قبل از انقلاب همسرم در زندان بود در اواخر سال ۵۵ از زندان آزاد شد و بعد از انقلاب لیست زندانیان سیاسی به دست رژیم افتاد البته لیست زندانیان در دست انقلابیون بود چون دقیقا یادم میاد که ما به زندان رفتیم زندان اوین واسامی زندانیان را گرفتیم بعد پیروزی انقلاب در زمان نخست وزیری بازرگان تصویب کردند که مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان به خانوادهای زندانیان سیاسی بدهند وبدین ترتیب لیست زندانیان سیاسی را گرفتند و پولی هم به ما تعلق نگرفت البته دولت بازرگان فقط ۹ ماه طول کشید بعد از شورش به نیروهای انقلابی که طبق آدرس قبلی ما که در خانه مادریم زندگی میکردیم ولی بعد از انقلاب از آن خانه کوچ کردیم در یکی از شبها که در خانه مادرم مهمان بودیم ودختر کوچکم با دختر دايیش برای خرید نان رفته بودند پسر همسایه ما با آن دید کودکا نه اش به دخترم گفت که پدرت خیلی مهم شده وپلیس ها دنبالش هستند میخوان که با کمک پدرت دزد ها را بگیرند من در شرایطی بودم که برادرم زندان بود بعد از شنیدن این سخنان مجبور به فرار از تهران شدیم فردای آنروز پاسداران به خانه ما حمله کردند و با شکستن قفل در خانه را گرفتند و سپس به منزل مادرم رفتند پدرم مسافرت بود از مادرم سراغ همسرم را گرفتند مادرم گفت خبری از ما ندارد وآنها گفتند که دامادش همسر من کودکی را در اتوبان کرج بچه ای را زیر گرفته وکشته و فرار کرده مادرم گفت بی اطلاع هست ولی آنها آنجا ماندند یادم نمیاد چند مدت مادرم با زرنگی کارت پایان یاد گیری اسلحه من را قایم کرد وبه دست آنها نیفتاد مدت ۶ سال پنهان در جا های مختلف زندگی کردیم با شرایط بسیار سخت آنها دنبال ما بودند و مرتب نامه به آدرس مادرم میفرستادند که برای پاره ای از مذا کرات به زندان اوین برویم سر انجام بعد از اینکه همیشه تحت تعقیب بودیم و دچار استرس زیاد وپیدا کردن آدرس جدید و لو دادن همسایه ها همسرم شبانه از ایران فرار کرد وبعد از ۳ روز به ترکیه رفت و ما هم بعد ۶ ماه وارد ترکیه شدیم و بعد از ۶ ماه زندگی در آنکارا با قبولی در یو ان به سوئد آمدیم
چیاکوکاکایی: لطفا از پیشینه مبارزات، فعالیتهای سیاسی و گرایشات فکری تان صحبت کنید؟
آیدا مهرانی: قبل از انقلاب سال ۵۷ من با سازمان فدایی خلق کار میکردم البته رابطه نزیکی با مجا هدین خلق داشتم که متا سفانه کشته ویا اعدام شدند تا قبل از انقلاب ما روحیه ضد امپریالیستی داشتیم ما در شرایطی زندگی میکردم که عصرا رتبا طات نبود وکامپیوتر هم نبود ما در آن زمان که به نظر من خفقان زیاد بود وخواندن هر کتابی هم جرم بود زندگی میکردیم یادم میاد که برای نوشتن کتاب چه باید کرد لنین شاید ۱ ماه طول کشید که نوشتم قبل از انقلاب من معلم ابتدایی میدان غار مولوی خزانه فرح آباد مولوی بودم شرایط بد زندگی شاگردانم که اکثرا در شرایط بسیار سختی بودند پدر معتاد و مادر یا کلفت یا به ناچار تن فروش میکردند واکثر شاگردانم که بیش از ۱۰ سال نداشتند کار میکردند در این شرایط بود که من روحیه انقلابی پیدا کردم و فکر میکردم باید کاری کرد در دوران قبل از انقلاب دوستی داشتم که کارگر چاپخانه بود و تفکر ی داشت وبسیار به هم نزدیک بودیم قبل از انقلاب بعد از انقلاب از من خواست که او با حزب توده فعالیت می کند و بهته که من هم به حزب بپیوندم من هم پذیرفتم ودر یک روز به دفتر حزب رفیتیم و در آنجا گفتند که ۲ نفر باید تايید کند بد آقایی را معرفی کرد به نام آصف رزم دیده و من ویکی از دوستانم وارد حزب شدیم بعد از آن حسن گفت که من با تشکیلات دموکراتیک زنان کار کنم من هم فعالیتم را شروع کردم وبیشتر در خاک سفید به زنان درس می دادم ودر عرض ۱ سال فعال انجمنهای منطقه بودم ومورد اطمینان البته حسن در سال ۶۱ دستگیر شد واعدام شد بعد ز یورش به نیروای انقلابی سران حزب دستگیر شدند وی بدنه حزب لو نرفت من که جزو شرق تهران بودم لو نرفتم ولی بدلیل شرایط همسرم که در زندان نامش را گفتند ما مجبور به کوچ کردن شدیم بعد از آمدن به سوئد فقط با حزب توده ایران در جشن ها کمک میکردم ولی متاسفانه این رفقا با دید زن ستیزی که دارند منظورم حزبی های سوئد هست که من شرم میکنم که در کنار آنها باشم تصیم گرفتم که فقط برای مبارزه رهایی زنان کار کنم مدت ۱۵ سال برای پناهندگان کار کردم
چیاکوکاکایی: آیا شما بعوان یک زن با این تفکر موافقید که؛ جنبش ها و فعالیتهای آزادیخواهانه زنان همواره زیر مجموعه های وابسته به احزاب و گروههای سیاسی اپوزیسیون بوده که احیای حقوق از دست رفته ی زنان در جامعه و حکومت مرد سالار را در اولویت داشته و سرنگونی حاکمیت فعلی کمتر مد نظر قرار گرفته است؟
آیدا مهرانی: من به جنبش زنان طور دیگری نگاه می کنم بعد از انقلاب سال ۵۷ وضیعت جامعه ا یرا ن از نظر اقتصادی وفرهنگی وسیاسی دچار دگرگونی بسیار شد مسلما در چنین وضعیتی زنان مورد ستم قرار مگیرند امروزه نقش زنان در مبارزه با دیکتاتوری وشرکت زنان در جنبش ومبارزات خستگی ناپذیر زنان بر علیه استبداد زن ستیز ولایت فقیه مورد ستایش همگان قرار گرفته واین شکل مبارزه دور از هر گونه گرایش فمنیستی بوده علل نابرابری زن ومرد تسلط مردان بر زنان نیست ونباید درحول محورجنسی کردن دور زد مسلما جامعه پدر سالاری مثبت نیست وزنان را به بردگان تبدیل می کند ولی برای رهایی از تبعیضات جنسی و اجتمای مبارزه متحد ومشترک لازم هست واینکه فکر کنیم زنان یک ساز مان مستقلی تشکیل بدهند و حقوق از دست رفته خود تنهایی بدست بیاورند غیر علمیست دیدگآهای متفاوتی در مورد وضعیت زنان وجود دارد که در زندگی ما تاثیرد ارد عده ای فکر می کنند که که زنان در ساختار اجتماعی ناتوانند از بدو تولد ما رو به ۲ بخش تقسیم میکنند مثل کارهای دخترانه پسرانه که ما فقط کار ظریف میتوانیم انجام دهیم ولی می بینیم تو اروپا زنان تریلی هم میرانند و می بنیم که در این ساختار دیگر جامعه به مرد زن و کار مردانه وزنانه تقسیم نمیشود ودرا ینجاست که میفهمیم میشود آن سنت قرون وسطایی را ازبین برد در سال ۵۷ شاید ما در زیر چتر اپوزیسیون بودیم ولی در این ۳۰ سال زنان جایگاه وشعار اصلی خودشون را پیدا کردند دیگه گذشت آن دوران که آموزش دیدیم حق پدر حق مرد حق شوهر ودولت الآن یشتر تحصیل کرده ها زن هستند در مبارزات تاریخی دیدیم که تغیر وضع موجود همیشه به علت فعا لیت زنان بوده است به نظر من ما زیر چتر اپوزسیون قرار نمیگریم ولی در کنار آنها با مبارزه مشترک خواهان برابری زن ومرد هستیم
چیاکوکاکایی: در شرایط کنونی ولزوم ایجاد اتحاد و هماهنگی بین نیروهای آزادیخواه و مبارزین سرنگون طلب اپوزیسیون ایرانی در تبعید؛ سازمان مجاهدین با معرفی مریم رجوی بعنوان رئیس جمهورمقاومت و گروه های سلطنت طلب و مشروطه خواه با محوریت قرار دادن رضا پهلوی؛ برنامه راهبری وهدایت اپوزیسیون را در سر می پرورانند شما در این خصوص چه فکر می کنید؟
آیدا مهرانی: اصل دموکراسی این هست که اگر رهبری باید انتخاب بشود باید با رای مردم باشد سازمان مجاهدین بدون نظر خواهی وهمه پرسی رئیس جمهوری انتخاب کردند وین سازمان جایگاه مردمی ندارد ودر جنگ ایران وعراق در کنار صدام قرار گرفت وجایگاه خود را در بین مردم از دست داد وخود ازمان مخالف ولی فقیه هست ولی خوشون بدون نظر خواهی از مردم رئیس جمهور منتخب خود را به مردم تحمیل کردند
رضا پهلوی که در خارج از کشور طرف دارانش به ۲گروه تقسیم میشوند گروه اول که نظام شاهنشاهی را قبول دارند ولی مشروطه دموکراتند که در ایران پایگاهی ندارند
گروه دوم که به استبداد سلطنتی معتقد هستند واین خود دیکتاتوری هست چه فرقی زندگی یک خانواده با دیگران دارد این گرو ها در بین مردم جایگاهی نخواهند داشت چون در بین مردم نبودند
ومردم آنها را نمیشنا سند ودر کنار مردم نبودند باید کسانی انتخاب شوند که مردم آنها را بشناسند و مرد دیگر نمی پذیرند که که از خارج با کمک کشورهای دیگر برای ملت رئیس جمهور تحمیل کنند
چیاکوکاکایی: با توجه به جمعیت قابل توجه کردها در ایران، سوابق مبارزات آزادیخواهانه ی مردم و احزاب ناسیونالیست کردی؛ و تعداد قابل توجه مخالفین وابسته به احزاب اپوزیسیون کرد که هم اینک بخش اعظم آن در کردستان عراق مستقر می باشند؛ آینده پس از سرنگونی رژیم فعلی، نوع حکومت مطابق با خواسته های اقوام وملیت های مختلف ایرانی؛ و بخصوص میزان مطالبات کردها را در اداره کشورو حکومت چگونه ارزیابی می کنید؟
آیدا مهرانی:مسئله خلق کرد برای من مسله ملی خلق کرد مطرح هست وخود مختاری با یک برنامه دمکراتیک برای خلقها به عقیده من آمریکا سعی کرد که با ایجاد تفرقه بین خلق کرد منافع خود را در منطقه تآمین کند و از طرف دیگر رژیم ولایت فقیه هم با سر کوب وسیاست ضد مردمی خود در داخل ایران ومنطقه به این اختلافات دامن می زنند به اعتقاد من ضرورت وحدت همه خلقها در یک کشور واحد
امکان پذیر هست و بهترین راه حل برای خلق کرد خو دمختاری فرهنگی و ملی لازم در اقتصاد کشور بستگی به نیازمندیهای واحد قومی من خواهان یک ایران دمکراتیک که خواسته های همه خلق ها را تضمین کند می باشم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر